Wednesday, December 10, 2014

چین اینا

ک. (به جمع) پنج شنبه جمعه رو اضافه کاری بمونم ببینم میتونم یه مازراتی بخرم
من : داری میری چین یدونه چینی شو بخر بیار 
دوباره من : رفتی چین ببین جنس غیر چینی پیدا میکنی ؟  مثلا مِید این جرمنی اصل

Monday, October 20, 2014



هات چاکلت

با طعم

کاپوچینو

Sunday, April 6, 2014

درد دل خودم با خودم


چند وقت پیش داشتم با خودم فکر میکردم راجب گذشته .....

گذشته منظورم زندگی بدون دنیای مجازی ..اول یاهو360  و بعدش هم فیس بوک...!

یک آن خیلی احمقانه به ذهنم اومد من چرا اون موقع ها نگران فیس بوک نمیشدم (نگران؟) 

یعنی فراموش کردم گذشته چه جوری بود...با اینکه زمان زیادی از وجود دنیای مجازی نمیگذره فراموش کرده بودم که چه جوری خیلی راحت مهمونی میرفتم ...بازی میکردم ....یا اصلا ... اصلا چجوری احساس کمبود یه چیزی (فبس بوک یا همون دنیای مجازی) رو حس نمیکردم.ء


مثلا خیلی شیک و مجلسی نشستی تو مهمونی یا داری با هم سن و سالات تخته و پاسور ♥♦♣♠ بازی میکنی....یدفه میزنه به سرت با گوشیت بری یه سری به فیس بوکم بزنی!ء

در ظاهر کار خواصی(؟) نمیکنی....خیلیم عادیه ! همه این کارو میکنن.ولی..............

احساس شخصیم با اینکه خودم همچین کاری میکنم خیلی بد بود

خیلی بد!

یعنی من چقد وابسته شدم به اینجا ؟

یعنی ترجیح میدم فرد روبرومو یه بار تو دنیای مجازی هم ببینم......(مثلا!)


این موضوع از جایی شروع شد که امسال عید با چند تا از فامیل  عید دیدنی یه جا بودیم و بعدش هم دوباره یه جای دیگه بودیم

ته نوستالژی!

خیلی حس خوبی بود

حس دیدن فامیل

حس اینکه اگه راهها دور نمیشد... چشم و هم چشمی نمیشد...گرونی نمیشد...........و هزار درد دیگه نمیشد ! من! این فامیل و چند سال یه بار شانسی نمیدیدم

بلکه توی مهمونی هایی که دور هم جمع میشدیم میدیدمء  

اونوقت دیگه نیاز نبود برای دیدنشون دنبال فیس بوکشون بگردم ... چه اد کنم چه.... نه!ء


حس خوب دیدن فامیل

حس خوبه ابراز خوشحالی از دیدنت

حســـــــــــــــــــــــــــــــــــه

حس اینکه صحبت کردن اارزشش(؟) نه ! بلکه اینکه حسِِّ ِ خوبه هم صحبتی خیلی بیشتر از چت و لایک و کامنته......حداقل برای من !

بگذریم



به هر حال ما به دنیای مجازی تعلق نداریم ! ولی الان جزو زندگیمون شده !ء اولیش هم خودم ! ء





☼ ☼ ☼ Copy Right=writen by Nooshin @07/04/2014 finished : 1:24

Tuesday, February 4, 2014

بدون دیالوگ

دیالوگ ندارم
یعنی منو لوگ دارم
دلم گرفته
دلتنگیه خودمه
یه چیزی کمه توزندگیم
یه اتفاق
یه هیجان
یه کار نو
یه.....................نمیدونم
یه مشکل دارم . اونم اینه که یه پایه میخوام , یه همراه